چه مردانه گرفتی جام مستی چه مردانه ربودی گوی هستی برای آن شب سر شار از عشق گرفتی باده از دستان مهدی عج نگاه آ تشین شور زایت دل هر آشنا را کرده راهی گلی بودی و از هر خار رستی زه نزد نو گلانت زود رفتی بیا یک بار دیگر بانگ برزن برایم حرفی از دلدادگی زن نمیخواهم تو را افسانه گویم نمیخواهم گزاف و لابه گویم همی دانم مرادت را گرفتی کنار آشنا یان جا گرفتی نمی دانم که نامت را چه نامم برایت از چه گویم از چه نالم به رسم عاشقی نامت بلند است خدا نامیده ،نامت هم بلند است ستایم صبر ایوبت ؛بلندی سزا باشد که گویندت بلندی!! سادات علوی مهر 87 شهید ایوب بلندی
از چلو کبابی که بیرون آمدیم اذان گفته بودند. ایوب از این و آن سراغ نزدیک ترین مسجد را می گرفت. گفت " اگر مسجد پیدا نکنم همین جا می ایستم به نماز " اطراف را نگاه کردم " اینجا؟وسط پیاده رو؟" سرش راتکان داد.گفتم "زشت است. مردم تماشایمان می کنند" نگاهم کرد" این خانم ها بدون اینکه خجالت بکشند بااین سرووضع می آیند بیرون آنوقت تو از این که دستور خدارا انجام بدهی خجالت می کشی؟" شهید ایوب بلندی به روایت همسر شهید شهادت 4مهر 1380 اینم لینک برنامه رسم عاشقی در سه قسمت http://www.iransima.ir/WinMediaPlayer.jsp?code=155891 http://www.iransima.ir/WinMediaPlayer.jsp?code=156120 http://www.iransima.ir/WinMediaPlayer.jsp?code=156329 کلمات کلیدی : |
امروز : شنبه 103 آبان 26 ، 7:11 صبح
در رسای شهید ایوب بلندی